بدون عنوان
بدون عنوان
سلام به همه دوستان و آشنایانم . یه سرما خوردگی کوچک داشتم که سریع مامان مهربونم دارو دادن و الان دیگه درست شدم و صدام که گرفته بود دیگه باز شده و خدا رو شکر میکنم و از مامان جونم خیلی تشکر میکنم.
نویسنده :
باباجون
9:38
بدون عنوان
بدون عنوان
اینم عکس یک سالگیمه که بابام من رو برد عکاسی و عکس گرفتم . ببخشید که لباس ندارم ...
نویسنده :
باباجون
14:51
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
روز جمعه یعنی5/7/92 به اتفاق بابا مامان و داداشم و خانواده عموی بزرگم رفتیم سمت حیران .اونجا جنگل خیلی زیبایی داره .خیلی تمشک خوردیم .باباو عموم رفتن پیاده روی در جنگل منم کلی اونجا بازی کردم. ...
نویسنده :
باباجون
8:20
بدون عنوان
اینم عکس امسال فندقلو است با مامانی اینا رفتیم ...
نویسنده :
باباجون
23:21